استرس چیست؟
استرس فرایندی است که در آن نیازها و مطالبات محیط از ظرفیت انطباقی ارگانیسم بیشتر بوده ب ایجاد تغییرات روانشناختی و زیستی میشود که میتواند افراد را در معرض خطر بیماری قرار دهد این تعریف کهن و همکارانش میباشد چند عنصر کلیدی وجود دارد اولین عنصر دربرگرفتن پدیده های محیطی وروانی و زیستی می باشد تاکید بر فرآیندهایی که با دیدگاه های اولیه درباره استرس نظیر استرس به عنوان محرک یا پاسخ مخالف است سومین عنصر عدم تعادل بین مطالبات محیطی و ظرفیت انطباقی است که حاکی از تعامل فرد موقعیت می باشد عنصر چهارم به نقش احتمالی استرس در ایجاد و کنترل مشکلات سلامتی به ویژه بیماری های جسمی علاقهمند است
وارد شده به تعریف استرس شامل دوری بودن ابهام و علیت احتمالی می باشد
دوری بودن:
در پیرامون استرس به عنوان یک محرک کمتر اتفاق نظر وجود دارد اما حتی اگر چنین بود استرسزا ها را میتوان به صورت فهرستی از عناصر محیطی نظیر مرگ جنگ تروریسم و…. یکی از فهرست کنیداز مشکلات این تعریف مشمول بیش از اندازه آن می باشد ممکن است افراد مرگ عزیزان یا جنگ را تجربه کنند اما اثرات ناشی از قرار گرفتن در معرض استرس و ها را نشان ندهند تعریفی را نمیتوان به اصطلاح استرس ها را به عنوان عاملی که اثر روانشناختی و ویسی قابل اندازهگیری دارد تعریف کرد و لذا ارزشی پیش بینی کننده مفهوم استرس را کاهش میدهد و از طرف دیگر این امکان وجود دارد که این تعریف محدودکننده هم باشد به این معنا که رویدادها و شرایطی که اغلب اما نه همیشه استرس زا هستند مثل طلاق یا پیدا کردن شغل را از تعریف استرس حذف کند این رویکرد موجب نارضایتی و عدم توافق میشود زیرا اولاً فراتر از تعریف استرس به عنوان یک محرک است و پاسخ به استرس را نیز در بر می گیرد ثانیاً برای استرسزا ها که موضوعی تجربی هست تاثیر الی قائل میشود در تعریف استرس به عنوان پاسخ نیز مشکلات مشابهی وجود دارد اختلال در سیستم غدد درون
ریز و سیستم عصبی خودکار ممکن است بخشی از این تعریف را شامل شود اما اگر این تغییرات فیزیولوژیکی ناشی از فعالیت جنسی یا تماشای یک مسابقه تنیس باشد آنگاه استرس این تعریف را رد خواهد کرد حذف چنین پیشامد هایی در پاسخ به استرس از این تعریف و یا تمایز بین اشکال خوب و بد استرس بر مبنای ماهیت محرک از جمله مصادیق منطق دوری به حساب می آید چرا که تعریف مبتنی بر پاسخ نباید محرک ها یا علل فرضی آنها را شامل شود بنابراین ریف مبتنی بر محرک و نیز تعاریف مبتنی بر پاسخ هر دو ناکافی به نظر میرسد این موضوع به وضوح یکی از مشکلات موجود برای ها نسلی بود که پژوهشهای او تاثیر عمیقی بر ترویج مطالعه استرس بر جای گذاشت قبل از این تعریف مبتنی بر پاسخ خود را با مفهوم نشانگان انطباق عمومی عرضه کرد به تعریف مبتنی بر محرک معتقد بود
ابهام:
در ساختار تعاریف مختلف استرس به خصوص و تعاریف اولیه که نقش پدیده های اجتماعی روانشناختی و زیستی در آنها لحاظ شده بود از دقت آنها کاسته شد با وجود سازمان بندی هایی که استرس را به عنوان فرایند دسته از محرک ها منجر به پاسخهای مشخص میشوند معرفی میکند از محدودیتهای رویکرد مبتنی بر محرک و پاسخ فاصله گرفته و ویژگی های قابل توجهی را به ساختار تعریف استرس اضافه کردهاند لازاروس در نظریه معروف خود سهم بزرگی در درک مفهوم روانشناختی استرس داشته او معتقد بود که چگونگی قرار گرفتن در معرض انواع خاصی از رویدادها و شرایط پر استرس پاسخهای ویژهای را موجب میشود همینطور باور داشت که منظور در که تفاوتهای فردی در نشان دادن پاسخها نیاز به مفاهیمی همچون ارزیابی شناختی و مقابله داریم اگر چه نادیده گرفتن فایده مفاهیم ارزیابی و مقابله دشوار است با وجود این مفاهیم یادشده محدودیتهایی نیز دارد یکی از این محدودیتها این است که تفکیک این دو هم از نظر مفهومی و هم از نظر عملیاتی دشوار است و به سختی می توان مشخص کرد که فرد در چه مواردی از ارزیابی شناختی برای پایان دادن به استرس استفاده می کند و در چه مواردی از فعالیتهای مقابلهای برای مدیریت استرس ادراک شده و اثرات آن استفاده می کند عزیر و درنتیجه تدوین معیاری که ارزیابی شناختی را منعکس کند اما مستقل از مفهوم مقابله باشد دشوار است یکی دیگر از مشکلات مربوط به عدم تمایز بین محرک پراسترس عوامل اجتماعی بافتی و حالتهای فردی و نیز عدم تفکیک ارزیابی و مقابله ارزیابی پاسخها به فشار زاها می باشد
علیت احتمالی:
عده ای معتقدند که مشکلات معروف به تعریف استرس حاصل ضعف در تامین مبنایی برای کسب حمایت تجربی کافی می باشد این واقعیت که کدام نوع محرکها پاسخ های استرسی را فرا میخواند و سیستمهای بدنی در این پاسخ نقش دارند وجود دارد اما این انتقاد ممکن است رد شود زیرا مشخص شد که عناصر فرایندهای دخیل در استرس بیشتر از آنکه روابط علّی تعیین کننده با هم داشته باشند با یکدیگر همبستگی دارند و بسیاری از پرسشهای مربوط به مسئله پاسخ میدهد بنابراین عوامل استرس زا ذاتاً استرس زا نیستند بلکه رویدادها و شرایطی هستند که تحت تاثیر فرایندهای ارزیابی شناختی و مقابله توانایی ایجاد استرس را دارند از طرفی پیامدهای ناشی از فرآیند های ارزیابی و مقابله تحت تاثیر اسناد ها و عوامل مربوط به بافت اجتماعی قرار میگیرد که این عوامل ممکن است به صورت منابع و استعداد ها و یا تقویت کننده های پاسخ استرس اثرات خود را بر روی ارزیابی و مقابله اعمال کند
۲_ تاثیر استرس بر کارکرد ایمنی را با اشاره به دلالت های پژوهشی معین و این موضوع با تاکید بر نقش محافظتی و پاتولوژیک را بحث کنید
استرس ایمنی را ضعیف می کند و زمینه و استعداد ابتلا به عفونت ها و سرطان را افزایش می دهد استرس میتواند آس و بیماریهای آلرژیک خود ایمنی و التهابی را تشدید کند با وجود این بیماریها باید با سرکوب سیستم ایمنی معالجه شوند استرس مزمن با ایجاد اختلال در تعادل سیتوکایین و پاسخ های حاصل از سیتوکایین های نوع یک و نوع دو تسریع در کاهش عملکرد دستگاه ایمنی تضعیف ایمنی با کاهش سلول های محافظتی سیستم ایمنی و کاهش عملکرد سلولهای حفاظت ایمنی توأم با افزایش سلولهایt تنظیم کننده سرکوب گر فرآیند تنظیم پاسخ ایمنی را مختل میکند استرس طولانی مدت یا مزمن در انواع مختلف بیماری ها نقش دارد پاسخ استرس کوتاهمدت از نوع جنگ و گریز یکی از مکانیسم های دفاعی ذاتی مهم بدن است تم بدن در پاسخ دادن به استرسهای کوتاه مدت نظیر پاسخهای ذاتی جاندار برای حفظ حیات به شکل هماهنگ با هم عمل می کند
استرسهای اه مدت موجب بازتوزیع سلولهای ایمنی در بدن میشود و عملکرد ایمنی را در ارگان هایی مانند پوست به شکل قابل توجهی ارتقا می دهد و سبب تجمع گلبول های سفید خونی در پوست به هنگام وقوع استرس حاد می شود مکانیسم های دهلی در تجمع سلولهای دندریتی، نوتروفیل ها ،ماکروفاژها و سلولهای ایمنی همچنین فرایند تکامل و عملکردهایی که عوامل استرس زا را از آن از طریق این ایمنی انطباقی را ارتقا می بخشد شناسایی کنند بنابراین پاسخ استرس حاد ممکن است به موازات مکانیسم های روان فیزیولوژیکی درون زاده بدن منجر به تقویت پاسخهای ایمنی شود و بسیاری از موقعیت های پر استرس موجب فعالسازی ایمنی می شود و برعکس این فرایند قای ایمنی ناشی از استرس حاد می تواند مشکل به افزایش حفاظت ایمنی در حین تماس با عوامل عفونی زخم ها شود اما در صورتی که پاسخ ایمنی تشکیل شود بر علیه سلول های بدن یا آنتی ژن های خود وارد عمل میشود که در مدیریت استرس مزمن به علت فعالیت طولانی مدت از کنترل و تنظیم خارج می شود در این صورت پاسخ ایمنی به تظاهرات ساختمانی و کارکرده همراه با پاسخ های ایمنی منجر میشود مفید یا مضر بودن اثرات استرس به نوع پاسخ ایمنی بستگی دارد پژوهش حاکی از آن است که چندین عامل حیاتی جهت اثر استرس و یا هورمونهای استرس بر عملکرد ایمنی را تحت تاثیر قرار می دهند
۱- طول مدت استرس حاد یا مزمن بودن که استرس حاد یا کوتاه مدتی که در زمان فعالیت سیستم ایمنی تجربه می شود می تواند پاسخ ایمنی ذاتی و انطباقی را ارتقا ببخشد استرس مزمن یا بلند مدت می تواند با کاهش مقدار سلول های ایمنی و تضعیف عملکرد آنها و یا افزایش فعالیت مکانیسم های تضعیف ایمنی سلول های t تنظیم کننده سرکوب ایمنی شود طلسم زمین با ایجاد پاسخ پیش التهابی و تولید سیتوکایین نوع ۲ عملکرد ایمنی را مختل میکند
۲ -اثرات استرس بر توزیع گلبول های سفید بخش هایی از بدن طول استرس حاد افزایش تولید سلول ایمنی را تجربه میکنند دچار ارتقاء ایمنی و بخشهایی که به کمبود گلبولهای سفید مبتلا می شوند دچار سرکوب ایمنی می شوند
۳- اثرات افتراقی غلظت گلوکوکورتیکوئید های فیزیولوژیک در برابر داروها و اثرات افتراقی گلوکوکورتیکوئید های درون زاد در مقابل گلوکوکورتیکوئید های صناعی ،هورمون های درون زاد با غلظت فیزیولوژیکی میتواند موجب ارتقای ایمنی شوند هورمون های درون زاد با غلظت های دارویی و نیز هورمون های سنایی تضعیف کننده ایمنی هستند
۴ -زمان وقوع استرس ها یا زمان تماس با هورمون استرس نسبت به زمان فعال سازی و دوره زمانی پاسخ ایمنی وقتی که استرس ها در مراحل ابتدایی فعال سازی ایمنی تجربه می شود سطح ایمنی را ارتقا می یابد اما در مراحل پایانی پاسخ ایمنی وقوع استرس حاد را به سرکوبی ایمنی می شود
چگونه مدل مراقبت و همراهی شلی تایلوررا در خصوص آثار پاسخ اجتماعی به استرس تبیین میکنید شواهد پژوهشی ذکر شود
اصطلاح مراقبت شامل فعالیتهای مواظبت و پرستاری کردن است که به منظور حفاظت از خود و فرزندان طراحی شده و به تامین امنیت و کاهش فشار روانی منجر می شود واژه همراهی نیز به معنای ایجاد و نگهداری شبکه اجتماعی است که ممکن است تعریف فرایند موثر باشد به خصوص تحت شرایط استرس از خانواده و فرزندانشان محافظت می کنند و برای حفظ امنیت و رفاه خود به دیگران می پیوندند شرایط پر استرس اجرا یا دریافت حمایت اجتماعی با اثرات مثبت بر اختلالات مربوط به سلامت روانی و جسمی همراه است این اختلالات عبارت از بیماریهای قلبی و عروقی لوپوس اریتماتو توس یا پیشروی عفونت اچ آی وی از همه مهمتر این که هم کیفیت و هم کمیت روابط اجتماعی با میزان مرگ و میر در ارتباط است دو سامانه متداخل تنظیمکننده زیستی یعنی سیستم عصبی سمپاتیک و محور هیپوتالاموس هیپوفیز ادرنال اثرات زیست شناختی مفید حمایت اجتماعی را واسطه گری می کند
این سیستمهای زیستی کارکرد حفاظتی دارند ما معتقدیم مراقبت و حفاظت از فرزندان در زمان تهدید یکی از پاسخ های تکاملی اولیه برای حفظ بقای نوع می باشد مراقبت و توجه کوتاهمدت مفیدند زیرا واکنش پذیری به استرس را در والدین فرزندان کم میکند این پاسخها در دراز مدت به فرزندان کمک میکند تا مهارت های اجتماعی هیجانی خود را برای مدیریت استرس پرورش بدهند آثار مفید مراقبت از سلامتی جسمی و روانی با روابط خانوادگی حمایت گرایانه از ابتدای زندگی آغاز می شود قدیمی ترین شواهد دال بر فواید مراقبت و توجه از مطالعات حال او بر روی میمون ها به دست آمد در این پژوهش یک مادر پارچهای مصنوعی را ازمیمو نهایی که کمتر از ۶ ماه سن ذاشتند جدا کردند
این میمون های کوچک در مقایسه با میمون هایی که کنار مادران خود بودند بعدها در بزرگسالی دچار اختلال در روابط اجتماعی شده تمایل کمتری به رفتارهای اجتماعی طبیعی نظیر خودداری نشان دادند پاسخ های جنسیشان نیز نامتناسب بود و واکنش های مربوط به فرزند پروری در میان میمون های مونث کاهش پیدا کرد نسبت به گفته های خود رفتارهای توام با ترس و یا پرخاشگری غیر طبیعی نشان میدادند چنین میمون هایی که انزوای اجتماعی کامل را تجربه کرده بودند و در ۶ ماه اول زندگی خود به طور کلی داشتن مادر محروم شده بودند دچار آسیب های شدید و اختلال در قابلیتهای رفتار اجتماعی و جنسی شدند در تحقیقات دیگر در رابطه بین تماسهای مادرانه و تکامل پاسخ های استرس در فرزندان بررسی شد که نشان داد که تماس و ارتباط با مادر و پاسخ عاطفی و عصبی درون ریز نسبت به استرس در تمام طول عمر افراد اثر می گذارد ین آزمایش موش های نوزاد از لانه خود جدا میشدند و به وسیله یک انسان لمس می شدند و دوباره به لانه برگردانده می شدم و پاسخ مادر به این جدایی و پیوند دوباره لیسیدن و تیمار فرزند و توجه و پرستاری آن بود در کوتاه مدت این تماس را به کاهش پاسخ سیستم عصبی سمپاتیک و محور هیپوتالاموس هیپوفیز و آدرنال به استرس در نوزادان میشد اما در بلندمدت این رفتار مادرانه سبب تنظیم مناسب تر پاسخ محور هیپوتالاموس هیپوفیز آدرنال به استرس و نیز تنظیم بهتر رشد جسمی و تکامل عصبی در نوزادان می شد این مدل حیوانی ادعا میکند که تحریک مادرانه به صورت توجه و پرستاری پاسخهای فرزندان را به استرس تحت تاثیر قرار می دهد به گونه ای که اثرات دائمی در واکنش پذیری رفتاری و زیستی فرزندان نسبت به استرس خواهد داشت مطالعات فرزندپروری مقطعی که در آن برای بررسی تاثیر ژنتیک بر روی بروز اختلال بچهها والدین ای غیر از والدین خود بزرگ شدند که به دو شکل انجام میشود قرار گرفتن بچه هایی که اختلال را نشان میدهند با والدین دارای اختلال و قرار دادن بچه های کندز ژنتیک اختلال را نشان میدهند با والدین سالم که در حال بچه موش ها واکنش پذیری زیاد و واکنش پذیری کم تحت مراقبت مراقبین استثنایی یا مادران طبیعی خود قرار میگرفتند نشان داد که سبک مادرانه مراقبت می تواند واکنش پذیری خلقی بچه موش ها را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار دهد و چه موهای مان است واکنش پذیری زیاد که توسط مراقبین خاص پرستاری شده بودند و تنها واکنش پذیری کمتری داشتند بلکه رفتار های مراقبتی مادران را آموختند و فرزندان خود هم منتقل کردند عوامل ژنو می دهد خیلی در این اثرات عبارتند از تظاهر کننده های گلوکوکورتیکوئید و تظاهر گیرنده اکسی توسین اما مسیر های غیر ژنومی نیز دخالت دارند گواه این ادعا شواهد انتقال بین نسلی رفتارهای والدین این است که بسیار بالاتر و مهمتر از استعداد ژنتیکی می باشد بنابراین �تار مراقبت و توجه نه تنها برای تعدیل پاسخ فوری به استرس در مادر و فرزند حیاتی است بلکه برای کسب مهارت سیستم روانی اجتماعی و زیستی و واکنش پذیری استرس در تمام طول عمر فرزند نیز ضروری است مهارتهای مراقبت از طریق مسیرهای ژنومی و غیرقانونی به نسل بعد منتقل میشود تماس گرفتم پرورانده و حمایتگر والدین و تکامل فیزیولوژیکی و اعصاب درون ریز فرزندان آدمی نیز تاثیر می گذارند خانوادههایی که روابط غیر حمایتگرانه دارند به سلامتی روانی جسمی و اجتماعی فرزندان خود آسیب می زنند و طبقات آن فقط در کوتاهمدت بلکه در تمام طول عمر فرزندان آنها را تحت تاثیر قرار می دهد درست کردن معدنی ندیده گرفتن فرزندان کشمکشهای خانوادگی زیاد روابط سرد و غیر حمایتگر با پیامدهای منفی بر سلامت جسمی و روانی فرزندان همراه است که نمونه آن دوران بزرگسالی آنها را نیز در بر خواهد گرفت استرس مزمن ناشی از محیط غیر حمایتگر دوران کودکی پاسخهای استرس را به شکل ایجاد میکند با گذشت زمان این اختلال ممکن است منجر به تغییرات آسیب زا در کارکرد این سیستم ها شود که پاسخ های مربوط به اعصاب درونریز و رفتارهای مرتبط با استرس در فرزندان را به طور دائم مختلف میکند برای نوزادان نخستین های غیر انسانی نشان داد که د اختلال اولیه در رابطه مادر کودک برای کودکان استرس ساز و طولانی شدن و شدت یافتن این نوع تجربهها میتواند اثرات دراز مدتی از پاسخ های زیست شناختی کودک به استرس و رفتارهای اجتماعی و هیجانی داشته باشد فعالسازی طولانی محور هیپوتالاموس هیپوفیز در دوران اولیه زندگی باعث افت عملکرد متوسط این محور در طی تکامل می شود بنابراین تماس و ارتباط مادرانه یا لااقل عدم غفلت در اوایل زندگی کودک پاسخ های زیست شناختی استرس را در او شکل می دهد و زمینه های سلامت روانی و جسمی او و تکامل قابلیت های اجتماعی وی را تامین می کند همراهی برای مدیریت تحقیقات ضروری انزوای اجتماعی یکی از عوامل خطر مرگ و میر در حیوانات و انسانها می باشد شواهد حاصل از ۶ مطالعه گذشته نگر دریافتند که مرگ و میر در میان افرادی که از نظر اجتماعی منزوی تر هستند حتی علیرغم کنترل خطر زیستی پزشکی مرگ و میر همچنان بالاتر بود حمایت اجتماعی ناکافی یکی از عوامل خطر مهم برای بیماری زایی و مرگ و میر از و اثرات زیان آور آن با آثار سوء ناشی از دیگر عوامل خطر شناخته شده از قبیل استعمال سیگار چاقی کمبود فعالیتهای جسمی و کلسترول و فشارخون شباهت دارد اثرات سودمند حمایت اجتماعی بر سلامت روانی و همچنین سلامت جسمی کاملا مورد تایید است طبق تحقیقات تیلور که تا حدود زیادی مرحوم نقش حمایت اجتماعی در تحقیق و آثار منفی عوامل استرس زا می باشد
۴- دسته بندی های موجود در زمینه مقابله را با ذکر شواهد پژوهشی برای کاربرد آنها رو بحث کنید مقابله یعنی تلاش برای پیروز شدن بر موقعیت های تهدید کننده و آسیب زا یا از طریق حذف تهدید یا از طریق کاهش اثرات منفی آن بر روی فرد برخی آن را به مفهوم پاسخ های ارادی و عمدی می دانند اما گروهی دیگر پاسخ های خودکار و غیر ارادی و نیز ساختار مقابله در نظر میگیرند که البته تمایز قائل شدن بین پاسخ های ارادی و غیرارادی استرس کار آسانی نیست تعریف مقابل را به پاسخ های ارادی محدود کنیم باسن تعریف فوق بسیار گسترده تر خواهد بود با آنها تمایل های زیادی برای انواع فرآیندهای مقابله در نظر گرفته شده است انواع مقابله شامل مقابله هیجان مدار و مقابله مسئله مدار مقابله گرایشی و اجتنابی مقابله مثبت معنا-محور و مقابله معنوی می باشد
هیجان مدار و مقابله مسئله مدار
لازاروس و همکاران اش بین مقابله مسئله مدار و مقابله هیجان مدار فرق قائل شدن هدف مقابله مسئله مدار خود عامل استرس ها و تاثیر جسمانی آن است این نوع مقابله شامل مراحلی برای حذف عوامل استرس زا یا گریز از رسیدن آن به هدف کاهش آثار فیزیکی آن است به عنوان مثال راه های مقابله مسئله مدار در مواجهه با یک تند باد شدید می تواند شامل خروج از شهر و پناه گرفتن در جای عمد برپا کردن موانع فیزیکی جهت مقابله با گرد و تدارک دیدن وسایل ضروری برای دوره قطع برق و پس از تند باد می باشد مقابله هیجان محور ریشه در این واقعیت دارد که تجربه استرس معمولا منجر به پریشانی هیجانی می شود با هدف پیشگیری و یا کم کردن این پریشانی روی میدهد از آنجا که روشهای متعددی برای کاهش پریشانی وجود دارد لذا مقابله هیجان محور میتواند شامل طیف گستردهای از پاسخهای احتمالی به استرس باشد بین مقابله هیجان محور و مسئله محور تمایل ایجاد شده موضوع های جدیدی مطرح شدهاند اول اینکه اگرچه این تمایز ممکنه مفید باشه اما کاربرد آن برای همه پاسخهای مقابله آسان نیست به خاطر اینکه برخی از پاسخ های مقابله وجود دارند که جزء هیچ یک از این دو گروه قرار نمیگیرند به عنوان مثال سرزنش خود واکنشی است به سختی تلاش میکند تا عامل استرسزا را حذف نماید تلاش با هدف کاهش پریشانی فرد صورت میگیرد اما غالباً نتیجه معکوس هم دارد از طرف دیگر بعضی از پاسخ ممکن است بسته به تاثیری که بر جای میگذارند در یکی از دو تا گروه قرار بگیرد به عنوان مثال افرادی که به دنبال حمایت اجتماعی هستند اما بعضی از آنها به منظور درخواست کمک این کار را میکنند که نوعی مقابله مسئله مدار به شمار میآید و بعد دیگر با هدف تبیین پریشانی هیجانی خود اقدام به این کار میکنند که مقابله هیجان آور محسوب میشود مسئله دوم مربوط به تناسب بین ویژگی های استرس زا و ارزشهای انطباقی پاسخ می شود وجود دارد میزان کنترل پذیری عوامل استرسزا و نحوه انتخاب مقابله مسئله مدار یا هیجان مدار و همچنین بر چگونگی تاثیر این شیوه های مقابله بر پاسخهای مقابله فرد تاثیر می گذارد چه نوع تعامل استرس طور قابل کنترل ارزیابی شود فرد از مقابل این مسئله محور استفاده میکنند و اگر استرس زا غیرقابل کنترل تلقی شود بعد از هیجان محور استفاده میکند موضوع سوم این است که اگرچه مقابله مسئله مدار و مهیج محور احداث فوری متفاوتی دارند اما غالباً یکدیگر را تسهیل می کنند به عنوان مثال درگیرشدن در راهبردهای موثر مسئلهدار به شکل غیرمستقیم پریشانی هیجانی فرد را کاهش می دهد همچنین مشغول شدن به شیوه های مفید مقابله هیجان دار ممکن است فرد را برای مواجهه با مشکل آرام تر بکند و بستر لازم را برای راهبردهای مسئله مدار را فراهم بیاورد
گرایشی و اجتنابی
اصطلاحاً به رویارویی و عدم رویارویی گفته می شود گرایشی یعنی از تلاشهای فرد به منظور غلبه مستقیم بر عامل استرس زا و یا فائق آمدن بر هیجاناتی که به وسیله عامل استرس ایجاد شده است می باشد در حالی که در راهبردهای اجتنابی شامل تلاش برای فرار و گریز از عامل استرسزا و خودداری از رویارویی با آن می باشد شیوه مقابله عقبنشینی قالب نوعی مقابله هیجان مدار است چه فرقی میکند از احساس پریشانی فرار کند اوقات در این نوع مقابل فرد تلاش میکند به گونهای عمل کند که با عوامل استرس زا مواجه نشود مثلاً واکنشهایی که فرد در مقابل این نوع مقابل دارد مثل تفکر آرزومندانه و خیالبافی است که به طور موقت و عامل استرس را دور میکند یا انکار است که بین واقعیت و تجربه شخصی فرد ایجاد می کند بله اجتنابی در کوتاه مدت می تواند مفید باشد زیرا به شخص فرصت میدهد تا هیجانات خود را آرام کند اما در بلندمدت بی تصویر اصلی را عامل استرس تا فرد را در مواجهه با یک تهدید واقعی قرار داده که باید با آن روبهرو شود اگر به قصد اینکه مشکل خود فاصله بگیرید به خرید بروید و هنگامی که به خانه باز می گردید بازان مشکل وجود دارد در طرفین در مورد اکثر عوامل استرسزا هر چه فرد به مدت طولانی تر از آن اجتناب کنند دشوارتر هم خواهد شد و مشکلات اضطرابی بیشتری ایجاد میشود و در نهایت برخی از روشهای اجتنابی مقابل خود می تواند مشکل ایجاد کند مثلاً مصرف بیش از حد الکل یا داروها می تواند مشکلات اجتماعی و سلامتی برای فرد ایجاد کند و خرید کردن یا قماربازی برای گریز از مشکل ممکن است مشکلات مالی برای فرد ایجاد بکند
مقابله مثبت معنامحور و مقابله معنوی
تجارب مثبت در کنار تجربه منفی اتفاق میافتد را در طی دورههای پر استرس هم هیجانات مثبت هم هیجانش منفی را دارند یکی دیگر از رخدادهای مثبتی که گاهی اوقات با استرس همراه می شود تغییرات مثبت زندگی یا معنایابی در واکنش به استرس ها ست هیجان های مثبت اثرات مفیدی بر سلامتی میگذارند شامل رشد ناشی از استرس رشد پس از آسیب یافتن سود و منفعت در شرایط استرس زا و منفعت یافتن با سایر پدیده های روانشناختی مثبت در ارتباط هستند یکی دیگر از انواع مقابله مقابله معنوی و مذهبی میباشد معنویت و مذهب دو مفهوم کاملاً متمایز هستند اما غالباً با یکدیگر همراه هستند استفاده از شیوه مقابله معنوی و مذهبی ممکن است به معنای پرداختن به فعالیت ها و کارهای مذهبی باشد یا به مفهوم مشغول شدن به عبادت و تقویت ایمان و اعتقاد درونی و بهره مندی از قدرت مافوق باشد هدف مقابله معنوی و مذهبی کسب احساس آرامش است اما در بعضی از شرایط این روش ممکن است نوعی مقابله مسئله مدار غیرمستقیم باشد بل ممکن است شامل دعا برای تغییر موقعیت پر استرس باشد به نظر میرسد مقابله معنوی مذهبی در میان مبتلایان به بیماری های مزمن مثل عید سرطان و دردهای مزمن رایج باشد و علت آن احتمالاً به این واقعیت مربوط است که این بیماری محیط غیرقابل کنترل رفت و نیاز به مقابله معنوی و مذهبی را میطلبد.
۵ _در خصوص استرس و تحول سالمندی با نقش خرد را با اشاره به شواهد پژوهشی مورد بحث قرار دهید:
استرس زاها ممکن است با بالا رفتن سن افراد تغییر کند اما شواهدی نیست که ثابت کند زندگی دوره سالمندی الزاماً پر استرس تر از دوران جوانی از سالمندان موقعیت های مختلف را کمتر پر استرس ارزیابی میکنند بردهای مقابله سالمندان به اندازه راهبردهای جوانان موثرهست موقعیتهای پر استرس میتواند فرصت های لازم را برای توسعه منابع بیشتر سازگاری از جمله خرد فراهم کند فرد را می توان اینگونه تعریف کرد قله تکاملی ان موفق فرد شامل برخی کیفیت های مثبت نظیر یکپارچگی خود و بلوغ و پختگی قضاوت و مهارتهای بینفردی و درکی استثنایی از زندگی است اول اینکه خرد که در دوران جوانی بارز میشود ممکن است افراد را طی سالیان بعدی زندگی کمک کند به عنوان مثال خودداری از مصرف سیگار داروها الکل طول عمر بیشتر و پیشبینی میکند و ویژگیهای شخصیتی مانند وظیفه شناسی و پایداری هیجانی نیز چنین تأثیری دارد دوم اینکه در مورد افرادی که به سنین پیری می رسند فرد میتواند آنها را در غلبه بر استرس زاهای بسیار سخت و دشوار زندگی کهنسالی کمک کنند اما خرد در دوران پیری با وضعیت سلامتی بهتر و رضایتمندی از زندگی همراه است سطوح بالای خودتنظیمی که با خرد توأم است به افراد کمک میکند که بهتر با مشکلات کنار بیایند سوم خرداد نوعی سرمایهگذاری خانوادگی محسوب میشود توافق قابل توجهی بین اندیشمندان وجود دارد هرچند که شواهد غیرمستقیم ای وجود دارد که سبک سختگیرانه پدربزرگ و مادربزرگ ها نسل به نسل منتقل میشود بنابراین سبک های خوب والدین نیز ممکن است قابل انتقال باشد پدربزرگ و مادربزرگ ها با ویژگیهای مثبت و کفایت اجتماعی بهتر در نوحه ها همراه است شاید به این دلیل که خرد با زایش و تولید همراه است چهارم اتفاق نظر عمومی وجود دارد که بزرگسالان خردمند نوعی سرمایه های فرهنگی برای جامعه به شمار میآیند تعداد سالمندان که برای کمک به حل مسائل و مشکلات پیش روی جوامع اهمیت دارد بنابراین خرد افراد در دوران پیری به عنوان یکی از منابع مقابله محسوب می شود عقل می تواند مقابله با استرس را تسهیل کند و فرایندهای مقابل را رشد دهد که تنها به خود افراد منفعت می رساند بلکه خانواده و جامعه نیز در این خصوص نخواهم برد.
۶_ بحث کنید که برای ارتقای بهزیستی در محلات و محیط کار چه اقدامهایی با تکیه بر مباحث نظری و پژوهشهای صورت گرفته می توان انجام داد:
رویکرد موقعیتی به مدیریت استرس در محل کار میتواند شامل به کارگیری تکنیک های مدیریت زمان آموزش مهارت ها را به روابط خانوادگی و پیوند جویی مذهبی باشد مدیریت زمان یعنی راهبردهایی که انرژی افراد را به حداکثر برساند و استرس را کاهش بدهد به منظور استفاده حداکثری از این انرژی فردی شناسایی دوره های اوج عملکرد و مولد ترین اوقات هر فرد ضروری است تدوین اهداف واقعی و قابل اندازه گیری و اجتناب از ایده آل گرایی و انعطاف پذیری در برابر رویدادهای غیر منتظره اهمیت دارد و مدیریتی زمان میتواند سطح استرس را به اندازه ی زیاد کاهش دهد حمایت خانوادگی خانواده میتواند عامل استرس زا را و هم میتواند منبع انطباق و سازگاری ایجاد کند افراد از طریق تعامل با اعضای خانواده می توانند تکنیک های حل مسئله را که در کاهش یا افزایش سطح استرس آنها موثر است فرا بگیرند .حمایت خانواده برای غلبه بر استرس شامل بازسازی مسئله بسیج منابع و ارزیابی انفعالی می باشد بازسازی بدین معناست که خانواده رویدادهای پر استرس را به گونهای بازتعریف کنند که بهتر قابل مدیریت باشد منظور از بسیج منابع جستجو برای هر گونه کمک و راهنمایی دیگران و پذیرش آنها برای یافتن راه حل مسئله میباشد ارزیابی انفعالی یعنی توانایی خانواده برای پذیرش مسائل دشوار و کشمکش است ساز است کاهش منفی گرایی پذیرش تفاوتها درک و به اشتراک گذاشتن مشکلات با یکدیگر دادن یا گرفتن حمایت از اعضای خانواده است حمایت مذهبی شبکه های گروهی سازماندهی حمایتی برای کاهش استرس شغلی و خانوادگی است افراد با باورها و ارزشهای مشترک گرد هم جمع میشوند نقاط مشترک در دیدگاههای آنها کمک میکند تا روابط بهتری با یکدیگر برقرار کنند همدلی متقابل را ایجاد میکند مداخلات شناختی تغییر شیوه تفکر رویکرد در شناسایی و بازسازی تفکر منفی متمرکز است نگرش ها و افکار افرادخلق خود آنها را تعیین میکند نه رویدادهای خارجی.به کار گرفتن رویکرد شناختی در افراد شامل استفاده از مشاوره تخصصی و شوخ طبعی در محل کار می باشد مشاوره تخصصی و شناخت درمانی حدودی مبتنی بر این اصل است که افراد میتوانند هم از نظر هیجانی و هم از نظر بدنی افراد را تحت تأثیر قرار دهد و اختلالات اضطرابی و افسردگی ایجاد کند مطالعات متعدد اثرات مثبت شناخت درمانی را در بهبود خود و تنظیم استرس تاکید کردند شوخ طبعی و شادابی در محل کار یکی دیگر از ساز و کارهای انطباقی کامل برای افراد شوخ طبع و توانایی بیان افکار و احساسات بدون ناراحت کردن خود و دیگران است و اهمیت زیادی در محل کار نشان داده است ومغز را برای توقف تولید مواد تضعیف کننده ایمنی مانند کورتیزول بر می انگیزاند و تولید بتا را تسهیل میکند علاوه بر اینها چهار نوع دیگر از عوامل استرس زا مانند پرخاشگری و خشونت در محل کار شامل قلدری و زورگویی خشونت و آزارهای جنسی سیاست های کاری مسائل مربوط به رعایت عدالت و انصاف و بار هیجانی نیز اهمیت داردگویی و خشونت و آزار جنسی از جمله خطرهای عمدی محل کار محسوب میشود و قرار گرفتن در معرض خشونت و تهدید یکی از استرس های موجود برای متخصصین خدمات انسانی است رفتار پرخاشگرانه منفی که اعتماد به نفس فرد و یا کفالت تخصصی او را تهدید می کند یکی دیگر از استرس ها که توجه پژوهشگران را به خود جلب کرد رفتار سیاستمندانه میباشد شواهدی وجود دارد که مهارت سیاسی که عبارت از توانایی نفوذ بر دیگران و عمل کردن به نحوی که منجر به ارتقای اهداف فردی و سازمانی شود می تواند اثرات پریشانی و فشار روانی را خنثی کند برای افرادی که شهرت منفی در محل کار دارند رفتار سیاسی با افزایش خستگی هیجانی و کاهش عملکرد شغلی هم بستگی دارد اما افرادی که شهرت و اعتبار مثبت دارند رفتار سیاسی با کاهش خستگی هیجانی همبسته می باشد عدالت و انصاف در محل کار در پی بی انصافی در محل کار یکی دیگر از منابع استرس را تشکیل میدهد مطالعات اخیر فضای عادلانه و روشهای افزایش انصاف و عدالت در محل کار را مورد توجه قرار میدهد تعدادی از پژوهشها در حوزه استرس بار هیجانی را محور مطالعات قرار دادند یکی از ویژگیهای بارز هیجانی این است که افراد فشار زیادی را متحمل می شوند آنها تا به نحوی عمل و رفتار کنند که هماهنگی با هیجانات واقعی آنها ندارد افرادی که تضاد در بین هیجانات و رفتار حالت مزمن پیدا میکنند اثرات منفی بر سلامت و روان آنها بر جای میگذارند یکی از عوامل خطر روانی اجتماعی عمده در محل کار مطالبات هیجانی زیاد است بنابراین یکی از اهداف مدیریت خطر در سازمانها باید متمرکز و همین عامل باشد تعارض های خانواده و شغلی با استفاده از رفتارهای گزینشی بهینه سازی و جبران ای که بر اساس کارکرد و هماهنگی سه جزء مختلف تعریف می شود می تواند از استرس پیشگیری کند الگوی رفتارهای گزینشی بهینه سازی و جبرانی از ۴ راهبرد خود مدیریتی برای تغییر و رسیدن به اهداف شخصی بهره برداری کرده است عنوان پیشگیری اولیه می باشد پیشگیری ثانویه در مدیریت استرس هدف هدف تغییر دادن واکنش فرد یا سازمان در مقابل نیازها و مطالبات اجتناب ناپذیر و عوامل استرسزای است که امکان حذف آنها وجود ندارد مانند آرمیدگی در اشکال و دفعات متغیر رویکردهای سبک زندگی مشتمل بر ورزش و رژیم غذایی تکنیک های مبتنی بر پژوهش های جدید درباره نقش سرپرستاران در محل کار می باشد تکنیک های در این زمینه آرمیدگی تنفسی و آرمیدگی پیشرونده عضلانی در کاهش استرس موثر می باشد یک روش و ابزاری است که کاملاً شناخته شده برای مدیریت استرس شغلی و کاربرد فراوان دارد برای تعادل درونی قرار میگیرد با تمرکز بر اینکه محرک انفعالی و یا تکرار کردن یک سری واژه ها به اصطلاح دست به تخریب می زند مراقبه می تواند بدن را در حالت آرمیدگی بسیار عمیق قرار دهد تصویرسازی تفکر توان با تفکر و تمرکز حسی به جای واژه های فوق از اصطلاح تصویرسازی ذهنی استفاده می شود که باعث کاهش استرس در افراد میشود آموزش دادن افراد برای ایجاد سبک زندگی سالم همانند ورزش یوگا ورژیم غذایی مهارت سیاسی و بین فردی و ایجاد حمایت های اجتماعی در عرصه شغلی می تواند باعث ارتقای بهزیستی در محیط کار برای افراد شود.
آیا تبعیض نژادی و اقلیت قومی یک استرسور است چرا شواهد پژوهشی را بحث کنید:
از جمله تعاریفی که در زمینه تبعیض نژادی وجود دارد می توان به رادنی مکارک در مجله روانشناسی آمریکایی اشاره کرد که تبعیض نژادی را چنین تعریف میکند مجموعه باورها نگرشها چینش های موسسه و اقداماتی که تمایل دارند بعضی از افراد و گروهها را فقط به علت ویژگی های ظاهری یا تعلق به گروه نژادی خاص سیاه نمایی کنند کنتراد اصلاح تبعیض نژادی را استفاده کرد. نژاد پرستی در سطوح مختلف اعم از فرهنگی موسسه ای و بین فردی که اتفاق بیفتد مثلاً شیوه های مورد استفاده برای ترویج ارزش های فرهنگی مثل فیلم تلویزیون و تبلیغات اطلاعات خاص را درباره موقعیت اجتماعی یا ویژگی های گروه های مختلف نژادی به مردم انتقال می دهند در برخی از موارد اطلاعات منفی درباره وضعیت پست گروه های معین در اجتماع با صراحت بیان می دارد اما در برخی موارد هم به صورت تلویحی منتقل می گردد در مطبوعات و رسانه ها غالباً سیاه پوستان را بیشتر از سفید پوستان به عنوان مجرم نمایش می دهند تلقین می کنند که افراد بر اساس رنگ پوستشان قضاوت کنند نقش قهرمان فیلم را هم به همین گونه نشان می دهند .افرادی که در مرجع قدرت قرار میگیرند و با توجه به رنگ پوست شان و بیانگر این قضیه می باشد در تبلیغات بازرگانی برای نشان دادن زیبایی و پسندیده بودن محصولات از الگوهای آمریکایی و اروپایی استفاده می کنم .درنژادپرستی موسسه ممکن است در سطوح مختلف در داخل موسسات اتفاق بیفتد از نگرش ها و اعمال فردی تا سیاست ها و اقدامات در ساختار اجرایی ارشد سازمان متغیر باشد نژاد پرستی در سطح فردی یا بین فردی بدینصورت که تعاملات تبعیضآمیز بین افراد که ممکن است در نقش موسسه ای انها ویا به عنوان افراد معمولی در سطح جامعه به طور مستقیم احساس و ادراک شود نژاد پرستی بین فردی ممکن است اشکال مختلف تجربه شود که شامل طرد اجتماعی تبعیض در محیط شغلی و تهدید فیزیکی آزار و اذیت و خشونت باشد در پژوهش ها و تبعیض های بین فردی نشان داد که حاصل تماس بین اعضای گروه اکثریت و اقلیت می باشد این مطالعات نشان داده شد روی نمونههایی از اعضای جامعه و دانشجویان از آنها سوال کردند که کدام گروه در جامعه بیشتر احتمال دارد با آنها به شیوه تبعیض آمیز برخورد کنند نسبت قابل توجهی از تمام گروه ها مورد مطالعه اظهار داشتند که سفیدپوستان با احتمال بیشتر آنها را هدف تبعیض قرار میدهند.
تبعیض نژادی بین فردی در بین اعضای گروه اکثریت و اقلیت نشان داد در مطالعات بر روی نمونه اعضا که در این پژوهش ۶۱ درصد از سیاه پوستان و۵۱تا ۵۴ درصد از مردم کشورهای لاتین و ۲۸ درصد چینی ها ودرهندی ها ۴۲و۴۹ درصد از کره ای ها گزارش شد که بیشتر از جانب افراد سفیدپوست مورد تبعیض قرار گرفتهاند اما بعضی از شرکت کننده ها اظهار کردند که ممکن است توسط اعضای گروههای اقلیت هدف تبعیض قرار بگیرند و به عنوان مثال ۴۹ درصد چینی ها، ۴۰ درصد کره ای ها، ۲۷ درصد درهندی ها،۲۸ درصد فیلیپینی ها و ۲۲ تا ۲۴ درصد کشورهای لاتین گزارش را دادند که هدف تبعیض سیاهپوستان قرار گرفتند درصد کمی از افراد گزارش داده اند که از سوی مردم لاتین و آسیای ها مورد تبعیض قرار گرفتهاند تبعیض نژادپرستی درونگروهی در میان سیاه پوستان ۲۰ تا۲۸ درصد در مردم کشورهای لاتین ۸ تا ۱۵ درصد و در میان چینیها ۷ درصد و در شرکت کننده های هندی ۹ درصد گزارش شده است.گاهی نژاد پرستی ممکن است در ظاهر برای دیگران به عنوان اقدامات تبعیضآمیز قابل تشخیص نباشد رفتاری بسیار ظریف و زیرکانه صورت می گیرد مثل خیره نگاه کردن ،طرد فیزیکی و تن خاص صدا علائم تضاد به صورت آشکار مشهود نمیشود از رفتاری های نژادی پرستی گاهی حتی بدوت اینکه خود اقدام کننده از انگیزههای رفتار خویش آگاهی داشته باشد اتفاق میافتد نگرشهای فرهنگی که در مورد گروههای نژادی و تجارب قبلی افراد میتواند ذهنیت نااشکاری را شکل دهد وبر تعاملات بین فردی اثر بگذارد
تبعیض نژادی یک مشکل اجتماعی جدی و فراگیر است که علاوه بر اعمال محدودیت محیطی مستقیم یابی به منابع اجتماعی آموزشی و اقتصادی دارای اثرات روانشناختی و زیستی متعددی است که بر خودتنظیمی و بهزیستی جسمانی افراد تأثیر میگذارد درک مکانیزمهای اثرگذاری نژادپرستی و افراد میتوانند خطرات و پیامکهای تماس با این پدیده را کاهش بدهد تبعیض نژادی و فرایندهای شناختی و انگیزشی که رشد قابلیتهای خود تنظیمی را فراهم میکند تاثیر می گذارند قابلیت هایی که برای پیشرفت و سلامت ضروری هستند کسب دانش دقیق درباره تواناییها و علایق خود به دلیل فرصت های محدود و بازخوردهای بین فردی متعصبانه محدود میشود کسی که هدف تبعیض نژادی قرار می گیرند تمایل کمتری برای خطر کردن و جستجوی فرصت ها نشان می دهند چون اثبات توانایی های فردی ایشان تحت تاثیر نژادپرستی در درونی سازی شده شکل گرفته است معتقدند چنانچه عملکرد ضعیفی داشته باشند باعث میشود تصورات قالبی در مورد آنها مورد تایید قرار بگیرد ترس منطقی از زبان و خطر که در اثر تماس با نژادپرستی در افراد ایجاد می شود
می تواند ارزیابی آنها از محیط و تعامل اجتماعی جدیدشان را تحت تاثیر قرار بدهد تاثیر محرومیت نژادی و خودآگاهی اثرات فوق را تشدید میکند و ارزیابی کامل پیامکها عملکرد را برای افراد دشوار می کنم دولتی ناشی از قومی و نژادی طیف وسیعی از واکنش های هیجانی منفی را ایجاد می کند افسردگی و خلق منفی مداوم قابلیت خودتنظیمی را کاهش میدهد و به همین دلیل افراد افسرده نسبت به بازخوردهای منفی پاسخ های ضعیف تری را نشان میدهند که کیفیت زندگی و رشد و پیشرفت افراد را محدود میکند. باید بپذیریم که برای مقابله و سازگاری با تبعیض نژادی و تولید راهکارهای جدید و موثر ضروری است هدف این راهبردها باید اجتناب از مشکلات خشم سازش و نشخوار فکری بارز یک جمله پاسخ های رایج در مواجهه با نژادپرستی باشد تبعیض نژادی پدیده پیچیده ای است برای کاهش تماس با این پدیده و رفع پیامدهای آن نیاز به راهبردهای مختلفی وجود دارد و انتخاب موثرترین راهبرد برای استفاده در شرایط فعلی بستگی به انتخاب فردی و موقعیتهای مختلف دارد در نهایت تلاش جمعی برای رسیدن به هدف اصلی یعنی کاهش جداسازی و اختلاف نژادی در حوزه سلامت ضروری میباشد
۸ _رابطه استرس و اعتیاد را در حوزه سلامت با ذکر شواهد پژوهشی مورد بحث قرار دهید: استرس و استفاده نادرست از الکل و مواد مخدر می تواند صدمات و ناراحت های قابل توجهی را برای فرد و افراد درگیر را به طور کلی در جامعه ایجاد نماید به عنوان مثال افراد در نوشیدن مشروبات الکلی ممکن است ناشی از قرار گرفتن در معرض فشارهای زندگی فعلی یا قبلی باشد بیآنکه مصرف اعتیاد ایجاد کند تحقیقات بیشتر ارتباط بین استرس و الکل متمرکز است علاوه بر آن استفاده از مواد روانگردان از جمله مصرف تنباکو مصرف حشیش و به ویژه محرک های مانند متا تامین وجود دارد استفاده از مواد مخدر در چنین گمانهزنیهایی را بر نقش درد مزمن و استرس جسمی و روانی تاکید می دارد تاکید می کند علاوه بر آن رفتارهای تغذیه ای یا افراطی نیز وجود دارند که باعث ایجاد اعتیاد در افراد می شوند که در معرض استرس قرار می گیرد شامل قمار فزون خواهی جنسی استفاده آسیب زا از اینترنت و خوردن غذا می باشد شکلگیری الگوهای منظم مصرف و وابستگی به طور مشابه طیف وسیعی از عوامل استرس زای جدید و اضافی را به همراه می آورد و قرار گرفتن در معرض عوامل سیا از گونههای خاص احتمالاً باعث لغزش یا بازگشت وابستگی فرد به مواد مخدر خواهد شد استفاده از الکل یا مواد مخدر همچنین می تواند فرد را در معرض شرایطی قرار دهد که منجر به استرس شود به این مسئله گاهی اوقات علیت هم گفته میشود
مشکلات مرتبط با مصرف و اعتیاد به الکل و مواد بیشتر جوامع را به ستوه آورده و درک بهتر مکانیسم ها و ارتباطی موضوع باعث ترس اهمیت زیادی دارد بدهی که استرس میزان دستیابی به الکل و مواد رفتن به سمت اعتیاد و همچنین عود مجدد به مصرف الکل و مواد را تسهیل میکند رویکردهای رفتاری و مولکولی و ژنتیکی به شناسایی مدارهای پاداش استرس کمک کردند که به نظر می رسد هم در پاداش دارویی هم در بازگشت مجدد و هم در پاسخگویی به استرس مهم هستند تلاش فزاینده برای تعدیل سیستم عامل آزاد کننده کورتیکو تروپین به عنوان یک استراتژی درمانی ممکن برای درمان اختلال در تنظیم رفتارهای هیجانی از جمله اعتیاد انجام شده اند با وجود آنکه تحقیقات برای شناسایی مسیر های علمی و مداخلات موثر در حال حاضر ناقص هستند اما تا حدودی دلگرمکننده هستند
استرس از دیرباز به عنوان وابستگی به مواد مخدر شناسایی شده است تبیین برای توضیح رابطه بین استرس و اعتیاد به داروها و مواد فرضیه خوددرمانی است که نشان میدهد از داروها برای مقابله با تنش به تسکین اضطراب یا علائم افسردگی ناشی از یک رویداد آسیب زا استفاده می شود تمایز مهمترین پدیده مشترک توافقات شناسایی شده به وسیله ولمیوکس و العباسی است که تجربه اولیه و پدیدار شناختی از استرس را از پاسخ استرس متعاقب آن را که با تغییرات مختلف فیزیولوژیکی و نوروفیزیولوژیکی همراه است از یکدیگر متمایز کرده است در مورد ارتباط معنادار بین استرس حاد و مزمن و انگیزش مصرف به سوء مصرف مواد اعتیاد آور پیشینه پژوهشی در خور توجهی وجود دارد نقش اساسی را برای استرس و افزایش آسیب پذیری در ایجاد اعتیاد قائل هستند پژوهش ها نشان داده که داروهای اعتیاداور و سیستم هایی که مسیر پاداش را کنترل میکنند( سیستم دو پا مینرژیک)، یادگیری و حافظه( هیپوکامپ)،هیجان ها (آمیگدالا) عملکرد شناختی تاثیر میگذارد تصویربرداری مغناطیسی عملکردی بیماران نشان داد که استرس در قرار گرفتن در معرض مواد مخدر منجر به فعال شدن مناطق مشابه مغز از جمله مناطق ترشح کننده دوپامین قشر میانی و مزولیمبیک می شود مصرف میزان بالای دارو و مواد و قرار گرفتن در معرض استرس حاد باعث افزایش مشابه در قدرت تحریک سیناپسی در نواحی شکافی شکمی می شود در تحقیقات اولیه توسط سیلیه که در خصوص سندروم انطباق عمومی ۳ مرحله هشدار مقاومت و فرسودگی را مشخص کرد در مرحله مقاومت ارگانیزم نیز به دنبال کاهش و حذف منبع استرس است که سندرم انطباق عمومی را آغاز می کند برای مقابله برای از بین بردن عوامل استرس زا به مصرف مواد الکلی و مواد روی می آورند هنگامی که مقابله با شکست مواجه می شود به دلیل عدم تنظیم بازخورد منفی سیستم تا زمان خستگی فیزیولوژیکی و عاطفی تولید گلوکوکورتیکوئید همچنان ادامه می یابد اما استثناها و روابط آن با اعتیاد وجود دارد مثل استرسهای زندگی عمومی که بسیاری از افراد در طول زندگی خود آن را تجربه میکنند و از دست دادن عزیزان و هم خوردن روابط مشکلات مالی تغییر وضعیت اشتغال بیماری یکی از اعضای خانواده مشکلات حقوقی مشکلات بین فردی قربانی یک جرم شدن می تواند باعث گرایش افراد به سمت مصرف الکل و مواد باشد استرس ها مربوط به محل کار می باشد در سیستم ها سازمانها تیم ها و یا به صورت فردی و جمعیت شناختی به عنوان مثال جوان و مرد بودن داشتن تحصیلات کم و یا عوامل فردی مثل عدم رضایت شغلی حداقل حمایت های خارجی و گاهی هنجارهای اجتماعی در محل کار و شرایط کار و تداخل کار و خانه و گاهی عوامل ساختاری اجتماعی و اقتصادی میتواند باعث گرایش افراد به سمت مواد باشد بدرفتاری در دوران کودکی از سوی والدین ویا والدینی که خود مصرف کننده مواد هستند و گمان هایی در مورد انتقال ژنوتیپهای احتمالی وجود دارند که احتمال کشیده شدن آن کودک به سوی مشکلات مربوط به مصرف الکل و مواد را در بزرگسالی افزایش بدهد. استرس های جنسیتی وجود دارد زنان در معرض استرس های بیشتر افسردگی اضطراب و پریشانی روانشناختی نسبت به مردان قرار دارند تبعیض و تبعیض جنسیتی در مورد زنان که درآمد کمتر ت به مرزها دارند و تصورات منفی زنان و تصور های قالبی از زنان به عنوان افراد نیازمند به محافظت را نیز تقویت میکند خشونت و تجاوز جنسی که بین افرادی که مشروبات الکلی مصرف میکنند و متعاقباً مرتکب خشونت علیه شریک زندگی خود می شوند رابطه مستقیمی را نشان داده است تولید مثل و اشتغال و مشکلات اقتصادی و فقر همچنان در زنان آمار بیشتری را در آن نشان داده است و باعث گرایش آنها به سمت استرس سرخوردگی ترس ناتوانی و بی ارزش بودن و درآمد کمترنسبت به مردان را داشتند استرسهای اقلیت نژادی و قومی وضعیت اقتصادی و فقر محله عوامل استرس زا در ارتباط با فرهنگ پذیری برچسب بودن و تبعیض می تواند به شیوه های مختلف طبق تحقیقات به تجربه طبعی و میزان مصرف الکل و مواد رابطه مثبت را نشان داده است و همجنسگرایان ترنس ها و افرادی که تغییر جنسیت داده اند افزایش مصرف الکل و مواد را در مقایسه با جمعیت دگرجنس گرا نشان دادند عزاداری که مشکلات مرتبط با مصرف و اعتیاد به الکل و مواد بیشتر جوامع را به ستوه آورده در بیمه کردن مکانیسم ها و ارتباط این موضوع باعث استرس اهمیت زیادی دارد استرس میزان دستیابی به الکل و مواد رفتن به سمت اعتیاد و همچنین اوج مجدد به مصرف الکل و مواد را تسهیل میکند های رفتاری مولکولی و ژنتیکی به شناسایی مدارهای پاداش استرس کمک می کند که به نظر می رسد هم در پاداش دارویی و هم در بازگشت مجدد به مدت پاسخگویی به استرس مهم هستند تلاش فزایندهای برای تعدیل سیستم عامل آزاد کننده کورتیکوتروپین به عنوان ممکن برای درمان اختلال در تنظیم رفتار هیجانی از جمله اعتیاد انجام شده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.